مناجات اربعینی با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
من که در پیـچ و خـم جـادۀ دنیـا مانـدم دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟! یک نـفـر نیست به داد منِ تـنها بـرسد؟ در پی «راه بلـد» در دل صحرا ماندم حلّ این مشکل امروز به دست فرداست چند سالی است که در حسرت فردا ماندم در حـقـیـقت شده آیا که بپـرسم از خود چه قـدَر منتـظـر یوسف زهـرا مانـدم؟! من به دنبـال تو امّـا تو کـنـارم هـسـتی آه ... من با لب تـشـنه، لب دریـا ماندم چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟! غلط است منِ آلـوده در این غـیـبت کـبری مـاندم نوکری روسیَـهَـم ... جای تعجّـب دارد بـا تـمـام بـدیام بـاز هـم «آقـا» مـانـدم یا بگویید: «بیا» یا که بگویید: «برو» خستهام بس که در این «شاید و امّا» ماندم پـسـر فـاطـمـه نـگـذار کـه نـاکـام شـوم جـلـوه کـن منـتـظـر جـلـوۀ طاهـا ماندم کربلا، پـای پیاده ... چه قـدَر میچسبد من که امسال هم از کربوبلا جا ماندم |